93/10/27
11:59 ص
شجره خانوادگی آل سعود
جانشینان ملک عبدالله چه کسانی هستند؟
جانشینی برای نسل آینده به این معناست که باید راهی برای یافتن پادشاهی پیدا شود که جوانتر، سالمتر و البته باتجربهتر باشد.
بسیاری از نوادگان ابن سعود پدربزرگ شده اند؛ برخی تجربه حکومت دارند؛ اما اینکه کدام شاخه شایسته این است که قدرت به او واگذار شود محل جدال است. در بحث از نسل جوان تر، شایسته است که ذکری از پادشاهان گذشته به میان نیاید. تنها گروه بزرگ از نسل دوم شاهزادهها فرزندان سعود هستند که بیش از 50 نفر تخمین زده میشوند (و به همین میزان دختر). تنها تعداد معدودی از آنها پستهای دولتی دارند. فرزندان ملک فیصل – سعود، خالد و ترکی- با حمایت سفرای خارجی دارای قدرت هستند؛ اما بهدلیل اینکه ادعا میکنند دارای برتری فکری هستند در میان خانواده آل سعود جایی ندارند. یک گزارش وزارت دفاع انگلیس در سال 1985 میگوید: «سعود بسیار زرنگ است؛ اما نه آنقدر که فکر میکند.» سعود بهعنوان وزیر خارجهای که دارای سابقهای طولانی در این پست است در خارج از کشور بسیار مورد احترام است؛ اما او دارای کمردرد و پارکینسون است و احتمالا به همین دلایل کناره گیرد.
«خالد» استاندار مکه از دوستان نزدیک پرنس چارلز (وارث تاج و تخت بریتانیا) است. برادرش «ترکی» نیز در سطح بینالمللی شناخته شده است و رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی است. او در لندن و واشنگتن سفیر بود؛ در سال 2001 از این پست استعفا داد (درست چند روز قبل از 11 سپتامبر) و سپس اعتماد ملک عبدالله را از دست داد و بهعنوان سفیر به آمریکا رفت. فرزندان ملک خالد چندان شناخته شده نیستند و اصلا در نظر گرفته نمیشوند. مهمترین فرزند ملک فهد فقید، محمد بن فهد است که سالها استاندار استان شرقی عربستان بود؛ اما به ندرت از او بهعنوان پادشاه آینده یاد میشود. جوانترین و احتمالا مقبولترین فرزندش به نام عبدالعزیز در دستگاه ملک عبدالله مسوول شورای وزرا بود؛ اما نفوذش به تدریج رو به افول رفت.
گروه مهم دیگر متشکل از فرزندان ملک عبدالله و شاهزادههای ارشد سدیری هستند؛ یعنی سلطان، نایف و سلمان. فرزند ارشد ملک عبدالله «متعب» نام دارد که رهبری گارد ملی عربستان را در دست دارد. برخی میگویند او به عنوان ولیعهد پشت پرده و پادشاه آینده ایفای نقش خواهد کرد. این ممکن است سناریوی دیگری برای جانشینی باشد که با اما و اگرهایی مواجه است. ملک عبدالله، عبدالعزیز را در دستگاه خود بهعنوان مشاور قرار داده است (او همچنین عضو هیات امنای دانشگاه علوم و تکنولوژی ملک عبدالله است). در سال 2009، «مشعل» فرزند ملک عبدالله بهعنوان استاندار نجران انتخاب شد. فرزند او «فیصل» رئیس جامعه صلیب سرخ عربستان است. «بدر» فرزند جوانترش شاید بیش از 10 سال داشته باشد. در قاموس عربها، او شاهدی است از تداوم سلامت فیزیکی پادشاهی. (همانطور که گفته شد، اوباما در سفر سال 2009 خود از «بدر» دیدن کرد. پیش از او هم جورج بوش هنگام سفر به عربستان با «بدر» دیدار کرد).
پایان ماجرا چه می شود؟
اگر بخواهیم پادشاهان، شاهزادهها و فرزندان شان را نام ببریم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. فقط به چند نکته بسنده میکنم: یکی اینکه، از فرزندان «نایف» میتوان به سعود (سفیر در اسپانیا) و محمد (دستیار وزیر کشور و رهبری نیروهای ضدتروریسم عربستان) اشاره کرد. دوم اینکه، از دیگر نوادگان ابنسعود میتوان به «الولید» فرزند شاهزاده طلال اشاره کرد. او هم فرزند پدری ستیزهجو است و هم مادری غیرسعودی دارد (لبنانی). او میگوید اگر پادشاهی به وی پیشنهاد شود میپذیرد.
واقعیت این است که اگر سلطنت خاندان سعود بنا بر تداوم داشته باشد چارهای ندارد جز اینکه اجازه عرض اندام به نسل جوانتر بدهد، در غیر این صورت محکوم به فنا خواهد بود. بسیاری از پادشاهیها مدافع «حق ارشدیت» هستند. این رویکرد باعث میشود که پادشاهی از یک نسل به نسل دیگری منتقل شود. سلطنت در میان طوایفی از مسلمانان بیشتر از برادر به برادر منتقل میشود؛ اما فرزندان چه کسی سرانجام وارث تاج و تخت خواهد شد؟ سلاطین عثمانی این مشکل را با قتل برادرانشان حل کردند؛ البته این آسان نیست بهویژه وقتی نزدیک به 50 برادر داشته باشید. بسیاری از این پسران اکنون به دیار ابد رفتهاند. این مساله این سوال را در میان سعودیها به وجود آورده که دست اندازی نسل فعلی بر حکومت چه زمانی به پایان خواهد رسید. در 27 مارس، ملک عبدالله برادر 78 ساله خود «سلمان» را بهعنوان «ولیعهد اول» و برادر دیگر خود «مقرین» را که در سال 1945 به دنیا آمده، بهعنوان «ولیعهد دوم» برگزید. اگر ولیعهد منتخب (مقرین) به اندازه عبدالله عمر کند، احتمالا تا سال 2034 در قدرت خواهد بود.مقرین بهعنوان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی، استاندار مدینه و خلبانی که در کالج نیروی هوایی سلطنتی در بریتانیا آموزش دیده دارای مادری یمنی است و همین باعث مشاجراتی شده است؛ اما او از نزدیکان پادشاه است. انتخاب مقرین بهعنوان ولیعهد دوم این باور را دامن زده که عبدالله بهزودی کناره میگیرد؛ اما واقعیت این است که پادشاهان سعودی تا لحظه مرگ، قدرت را رها نمیکنند. ترس عبدالله این است که سلمان بهدلیل آلزایمر نتواند اعمال قدرت کند (که واقعیت هم همین است که نمیتواند). برخی در عربستان انتقاد میکنند که چرا عبدالله این دم آخری ولیعهدی جوان از نسلی جوانتر را بهعنوان جانشین برگزیده است.
چالشهای احتمالی پیش روی خاندان آل سعود به این صورت خواهد بود که:
1 - یا درگیریهای داخلی بر سر کسب قدرت رخ میدهد. این باعث یارگیری شده و اوضاع عربستان را به آشوب خواهد کشید. این کشور خود آبستن بحران است. این بحرانها فعلا با مشت آهنین مهار شده است.
2 - احتمال دیگر این است که نسل جوانتر دست به کودتا علیه نسل کهنسال زده و قدرت را میان خانوادههای مدعی قدرت تقسیم کند.
3 - شاید بتوان وضعیتی لبنان گونه را برای این کشور متصور بود. همانگونه که در لبنان نخستوزیری، ریاستجمهوری و ریاست مجلس و سایر پستها میان گروهها تقسیم شده است احتمالا هر یک از خاندانهای مدعی قدرت در عربستان هم گوشهای از قدرت را در دست گیرند تا گذار از نسل کهن به نسل جدید و جوانتر امکانپذیرتر شود.
باید دید با مرگ ملک عبدالله چه سرنوشتی در انتظار خاندان سعودی است. آیا از بحران با تدبیر گذر میکنند و به انتخاب پادشاه و ولیعهد جدید تن میدهند یا باید منتظر سرنوشتی دیگر برای این کشور بود.
بندر بن سلطان
مقرین بن عبدالعزیز
متعب بن عبدالله
نایف بن عبدالعزیز
شاهزاده سلطان ولیعهد که در سال 2011 درگذشت
شاهزاده سلمان ولیعهد فعلی که آلزایمر دارد
پیام رسان